مامان سرما خورده...
پسر عزیزم یاسین جونم این روزها مامان برخلاف تمام ٨ ماه گذشته حال نداره.به قول بابایی این ٨ ماه رو خیلی خوب اومدی آخرش چرا اینطوری شد؟ سرما خوردم و فقط نگران تو هستم هرچند خانوم دکتر گفته برای تو اتفاقی نمی افته . هر روز شلغم و هویج پخته می خورم بوخور می کنم از خونه بیرون نمیرم اما این آّب ریزش بینی تمومی نداره امروزم برای بار بیست و دوم توی این ٨ ماه آزمایش خون دادم .هر چند هربار قند خونم نرمال بوده ولی چون عزیز دیابت داره من باید کاملا تحت کنترل باشم . یاسینم چیدمان اتاقت تموم شده فقط کافیه از وسایلات عکس بگیرم.گاهی می بینم بابایی نیست میرم می بینم رفته تو اتاقت و خیره شده به وسایلها من خو...